ای معجزه بزرگ این عالم تو
شوریست که داده ای به این حالم تو
من معجزه ها دیده ام واما هیچ
یک چون تو نکردست دل من را گیج
تو شور ترین شهدِ خدایی باران
پرنورترین سایه دنیایی جان
تو ساده ترین زیور عالم هستی
دل سنگ ترین دلبر عالم هستی
تو معرکه عشق در این دل هستی
تو حوری و نوری که از گِل هستی
تو آن نمِ باران که شدی سیلابم
آن روز بیاید که کنی سیرابم؟!!!؟
من مشتعل عشق تو ام بارانم
یک روز که زندگی رسد پایانم
جز نام تو هیچ با خود نبرم
جز عشق دگر هیچ ز دنیا نخرم
عمری گذشتست ز باران شدنت
امید که رفتست ز انسان شدنم
عشقست همه حاصل عمرم باران
یکبار دگر جان دل من گو جاان
درباره این سایت